عوامل موثر بر میل جنسی

عوامل موثر بر میل جنسی
 
 
 

چه عواملی بر شکل گیری میل جنسی موثر هستند؟

 

يکي از عواملی که به عنوان اولين و مهم ترين عامل تاثير گذار بر ميل جنسی شناخته شده عامل شخصيتی است. عامل شخصيتی، چشم انداز وسيعی از آنچه فرد هست را نمايان می کند.

به طور مثال وقتي گفته می شود شخصيت فردی هيجانی است، يعني اينکه فرد در برخورد با شرايط بيرونی هيجانات خود را کمتر مهار می کند، به عبارتی  زود می خندد، زود عصبانی می شود و احساساتش را نشان می دهد و خيلی نمی تواند آن را کنترل کند. در واقع برای بروز احساسات شخص راحتی است  و حس  خوشايندی  دارد در حالی که ممکن است که ديگران اين احساس را نداشته باشند و حتی ممکن است رفتار آنها باعث ناراحتی ديگران شود. افرادی هستند که به  راحتی خود را بيان می کند افرادی هستند که درون گرا هستند؛ یعنی خيلی روابط بيرونی را نمی پسندند و بيشتر تحت تاثير فضای ذهنی خودشان هستند و از ديگران کمتر تاثير می پذيرند. عوامل شخصيتی که خيلی هم شايع است، در ميل جنسی تاثير گذار باشند، يعنی افرادی که خيلی از بيرون تاثير می پذيرند و برونگرا تر هستند احتمالا زودتر ميل جنسی در آنها به راه می افتد تا افرادی که درونگرا هستند. يا افرادی که به نظر می رسد اختلالات شخصيتی مانند خود شيفتگی دارند و خيلی از خودشان راضی هستند و ديگران را قبول ندارند و به نقطه نظرات ديگران خيلی توجه ندارند، اين افراد در رفتار جنسی و ميل جنسی هم ممکن است برانگيختگی ديرتری داشته باشند و يا مشکلاتی در اين زمينه پیدا کنند.

از ديگر عوامل مهم در ميل جنسی تنوع جويی است. برخی افراد به طور ذاتی تنوع طلب هستند و برخی تعادل بيشتری در تنوع طلبی دارند، به عبارتی دیگر خيلی خواهان تغيير نيستند. برای مثال، افرادی که خيلی تنوع طلب هستند، ميل جنسی آنها هم بسیار وابسته به تنوع جويی است. بنابراين ممکن است تحت تاثير رفتارهای جنسی يکسان تحريک نشوند. آنچه عموما افراد به دنبالش هستند نوع جويی و تنوع در رفتارهای جنسی است.

پنج کانال  برای دريافت ميل جنسی در افراد وجود دارد. بر اساس اين کانال ها افراد می توانند تنوع جويی را در رفتارهای جنسی اعمال کنند.  نبايد رفتار جنسی را محدود به حداقل ها يعني همان تحريک های حسی کنيم. تماس های حسی در واقع از اندام های غير حسی شروع می شوند نه لزوما از اندام های جنسی و حتی در بسياری از روابط زناشويی بين زوجين اين تماس های حسی  وجود ندارد. پس می بينيم که در سطح تماس های جنسی تنوع زيادی وجود دارد.تمام حس های پنج گانه انسان يعني چشايی، بويايی، لامسه، بينايی و شنوايی می توانند در افزايش ميل جنسی  که اولين مولفه رفتار حسی است تاثير گذار باشند. بنابراين يادگيری به کار بردن آنها نیز لازم است. يادگيری اين مسائل بستگی به ويژگی های شخصيتی هر فرد بر اساس ويژگی های شخصيتی خود آنها را می آموزد. البته نمی توان گفت همه چيز صرفا آموزش است. آموزش  می تواند موثر باشد ولی چيزی که با آن رو به رو هستيم اين است که سازه ای وجود دارد که حداقل 20 سال است که شکل گرفته است. فرض کنيد کسی که الان ازدواج کرده 20 ساله باشد پس 20 سال است که اين سازه شخصيتی در او شکل گرفته است. سازه هايی که به تدريج استقرار پيدا کرده و به راحتی با آموزش از بين نمی روند.

متاسفانه در جامعه ما افراد اولين اطلاعات جنسی خود را از همسالان خویش می گيرند. ميزان درست يا غلط بودن اين اطلاعات و تاثيرگذاری آن بر رفتارهای فرد بسيار نا معين و نا مشخص است. يکی از اختلالات شايع در زنان واژينيسموس است که انقباض غير ارادی عضلات واژن گفته می شود؛ به طوری که مانع رابطه جنسی می شود. وقتی زندگی دوران کودکی افراد مبتلا به واژينيسموس مورد بررسی و تحقيق قرار گيرد، مشاهده می شود که اينها مادران بسيار بازدارنده ای داشته اند. مادرانی که مرز بسيار کنترل کننده ای داشته اند و هرگز با دختر خود صميمی نبوده اند که بتوانند راجع به اين نوع مسائل اطلاعات لازم را به وی بدهند و اين اتفاق وقتی رخ می دهد، شخصيتی نيز شکل می گيرد، بنابراین در چنين شرايطی آموزش به اين زن برای تغییر رفتار جنسی کافی نيست. می توان گفت آموزش های جنسی تنها راه درمان رفتارهای جنسی نا مناسب نيستند.

 

آيا عوامل شخصيتی مهمترين عامل در رفتارهای جنسی هستند؟

 

شخصيت چون نقاب اصلی افراد و سازه ای است که در او شکل گرفته است. به عبارتی شخصيت مرکب از هوش، علايق، ويژگی های روانی، افکار و باورهای فرد است، همان ويژگی روان شناختی است که يک انسان خاص را از ديگری متمايز می کند. پس عوامل شخصيتی تاثیر زیادی بر اميال و رفتارهای جنسی افراد دارند و صرفا تمرکز بر آموزش های جنسی بدون توجه به شخصيت افراد معمولا به موفقيت منجر نمی شود، بهتر است که اين آموزش ها از سنين پايين يعنی دوره ای که شخصيت در حال شکل گيری است شروع شود. از عوامل ديگری که بر شکل گيری شخصيت و رفتارهای جنسی موثر است عامل خانوادگی است. منظور از عامل خانوادگی، محيط خانواده است که در شکل گيری شخصيت هر فرد بسيار موثر است، حالا فرد با گذشته ای که داشته با همان نقش ها و انتظارات وارد محيط جديد می شود. از چيزهايی که خيلی در رفتارها و ميل جنسی تاثیر گذار است، نوع ارتباط پدر و مادر با همديگر است؛ يعنی اينکه کودک رفتار عاطفی و رفتاری را که نمايانگر عشق و دوست داشتن است، در پدر و مادر نمی بيند. بسياری از پدرها و مادرهای ما دچار بازداری هايی هستند که اصلا دليلی برای اين بازداری ها وجود ندارد، يعنی پدر و مادر در جلوی بچه ها کنار همديگر نمی نشينند يا اينکه هنگام ورود به منزل فقط صورت بچه ها را می بوسند در حالی که می توانند صورت همسر خود را هم ببوسند. اصلا رفتاری که يک نوع تماس در آن باشد يا حتی نوعی از شوخی، بين زن و مرد وجود ندارد. در اکثر مواقع  زن و مرد تصور می کنند که هر نگاه بچه يک نگاه جنسی است و تمام رفتارها و نگاه های فرزند را نوعی نگاه و رفتار جنسی تعبير می کنند، اين به دليل شرايطی است که والدين در منزل ايجاد کرده اند. در حالی که اگر پدر و مادر از همان ابتدا رفتاری را به عنوان يک رفتار معمولی و هميشگی داشته باشند، يعنی از همان ابتدا والدين اتاق خواب جداگانه ای داشته باشند و وقتی در اتاق خواب هستند در اتاق بسته باشد و فرزند برای ورود به آن اتاق بايد حتما در بزند و بعد وارد شود. این برداشت بهتری درفرزند ایجاد می کند، اما برخی از خانواده ها بچه را طوری تربیت می کنند که در بايد هميشه باز باشد، يعنی اگر برای مثال دری بسته است مادر با خودش می گويد الان بچه های من چه فکری می کنند و خود پدر و مادرها هم تصور می کنند که اگر در اتاق بچه هم بسته است حتما دارد کار بدی انجام می دهد و بعد رفتارها به گونه ای است که برخی از چيزها ناپذيرفتنی است. پدر و مادرها هميشه از هم جدا هستند و وقتی اتفاقا يک شب در کنار هم هستند پس حتما برای فرزندان سوال برانگيز خواهد شد. حتما کنجکاوی کودک برانگيخته می شود و يکی از مشکلات اساسی که خانواده ها دارند عدم آگاهی نسبت به تربيت سخت گيرانه، تربيت منطقی و تربيت سهل گيرانه است.خيلی وقت ها بچه ها را نسبت به اندام جنسی شان آگاه نمی کنند و حتی از گفتن اسم اندام جنسی به کودک هم خودداری می شود، در حالی که بخشی از بدن کودک است و اينکه والدين در چه سنی و با چه نامی و چگونه بايد کودک را نسبت به اندام جنسی اش آگاه کنند بستگی به فرهنگ خانواده در جامعه دارد. در جامعه اسلامی هم می توان متناوب با باورهای فرهنگی حاکم به کنجکاوی های کودک پاسخ داد، در حدی که سوالی براي او بی پاسخ نماند.

از دیگر موضوعاتی که در تربیت جنسی باید مورد توجه قرار گیرد این است که نباید اطلاعات را پیش از موعد به بچه ها داد یا اینکه با اطلاعات داده شده به کودک در ذهن او سوال یجاد کنیم. باید در رابطه بین والدین و کودک به گونه ای باشد که به راحتی راجع به مسائل فیزیولوژیکی و جنسی بتوانند صحبت کنند. امروزه علی رغم اینکه سن بلوغ در دختران در مقطع راهنمایی و در پسران نیز در همین سن یا کمی بیشتر است اما هوشیاری جنسی در مقطع دبستان و در سنین پایین تر از آن است و این یعنی فرد باید نسبت به مسائل جنسی و طرف مقابلش آگاهی پیدا کند. خانواده ها با کتمان و بازداری بیش از حد این رفتارها، کنجکاوی را دامن می زنند و منجر به بروز یکسری ناهنجاری های شخصیتی می شوند. یعنی دختری که در خانه ای بزرگ شده که مادر همواره از صحبت کردن درباره مسائل جنسی ابا دارد، نمی تواند هوشیاری جنسی خوبی داشته باشد. خانواده ها باید آگاه باشند که رفتارها و الگوهایی که در خانواده به فرزندان می آموزند می تواند در رفتار جنسی و میل جنسی آنها بسیار تاثیر گذار باشد.


زمان انتشار: دوشنبه 05 اسفند 1392 (10 سال قبل)
تعداد بازدید: ۸۶۱۲